به احتمال بسیار سکته مغزی حداقل در یکی از نزدیکان شما دیده شده است. به دلیل اثرات منفی بسیاری که سکته مغزی بر زندگی روزمره فرد می‌گذارد، پژوهشگران به بررسی اثرات این بیماری پرداخته‌اند. اما نتایج پژوهش‌های اخیر بسبار جالب بوده و نکات مثبتی را نیز مورد تایید قرار داده است.

بیشتر بخوانید: دانلود پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ

تغییر شخصیت پس از بروز یک سکتۀ مغزی

جان استون متخصص مغز و اعصاب و مدرس ارشد افتخاری در دانشگاه ادینبورگ می‌گوید:

سکته‌ها آسیبی در مغز هستند که در اثر انسداد رگ‌های خونی و یا خونریزی رخ می‌دهند. آن‌ها می‌توانند مجموعه‌ای از مشکلات از جمله فلج یا اختلال در بینایی را سبب شوند. تغییرات شناختی و رفتاری پس از سکتۀ مغزی شایع هستند، اگرچه اغلب به دلیل اثرات ظریف‌شان نادیده گرفته می‌شوند.

دوستان و اقوام فردی که سکته کرده ممکن است یک تغییر شخصیتی را در وی گزارش کنند که ثبت یا بیان کردن آن مشکل می‌باشد. برخی از این تغییرات خلق افسرده و اضطراب می‌باشد که بیشتر به  احساسات فرد راجع به تجربۀ یک سکتۀ مغزی یا آسیب مغزی مربوط  است. با این حال یک تغییر واقعی در شخصیت وقتی رخ می‌دهد که لوب‌های فرونتال (پیشانی) فرد دچار آسیب می‌شود. لوب‌های پیشانی نقشی اساسی در تنظیم هیجان، تصمیم‌گیری و قضاوت دارند. سکته‌هایی که لوب‌های فرونتال (پیشانی) را تحت تأثیر قرار می‌دهند، می‌توانند دامنه‌ای از مشکلات را سبب شوند، مانند بی‌تفاوتی هیجانی یا احساسی (سریز هیجانات بدون احساس کردن آن‌ها).

سکته‌ای که منشأ آن مخچه باشد، می‌تواند تغییرات شخصیتی دیگری را به‌وجود بیاورد. این منطقه از مغز برای بسیاری از جنبه‌های کارکرد اجرایی ضروری است. آسیب به این منطقه از مغز می‌تواند عدم بازداری را سبب شود که  اغلب به صورت رفتارهای نامناسب خود را نشان می‌دهد. از سایر تغییرات شخصیتی می‌توان به قدرت تصمیم‌گیری ضعیف، پرخاشگری و تحریک‌پذیری اشاره کرد.

یک تغییر کم‌تر شایع می‌تواند به‌وجود آمدن تغییرات مثبت شخصیتی باشد که در آن افراد شادتر و حتی بهتر از زمان قبل از سکته می‌شوند. بررسی‌ها حاکی از نادر بودن این تغییرات است، اگرچه این احتمال وجود دارد که فراوانی آن‌ها به طور کامل گزارش نشده باشد. این تغییرات مثبت ممکن است هنگام تجربۀ یک اختلال ناچیز در لوب پیشانی رخ دهد که در نتیجه منجر به افزایش ناچیز بی‌احساسی یا بی‌تفاوتی و اضطراب کم می‌شود. از دست دادن جزئی بازداری می‌تواند دلیل تجربۀ هیجانات مثبت بیش‌تر در افراد سکته‌ کرده را توجیه کند. بیماری شدید اغلب منجر به این می‌شود که افراد الویت‌های زندگی‌شان را ارزیابی مجدد کنند و نگرش‌های خود نسبت به دیگران را تغییر دهند. برای مثال، گویندۀ تلویزیون انگلیسی، به نام آندرو مار که یک سکتۀ مغزی را تجربه کرده است، اظهار داشت:

پس از سکتۀ مغزی شادتر شده‌ام و کم‌تر در خود فرو می‌روم.

متخصصان بالینی به‌وضوح بر جنبه‌های منفی سکتۀ مغزی و سایر بیماری‌های مغزی تمرکز می‌کنند، اما تغییر مثبت شخصیتی واقعیتی است که در برخی بیماران رخ می‌دهد و می‌تواند موضوع پژوهش‌های آینده باشد.